ترنم جانترنم جان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

❤براي قشنگترين زمزمه هستي؛ترنم❤

سخنراني هاي زير 2 سال

1391/4/26 14:39
نویسنده : مامان شادي
468 بازدید
اشتراک گذاری

كو چولوي مامان!

خدا را شكر كه ديگه با خوردن قطره آهن ريسه نميري و دل ماماني را نمي لرزاني. فكر كنم آهنت پايين بوده است .

بهترين بهترينم!

دوست دارم سخنراني هاي زير 2 سالت را در وبلاگت بنويسم تا فردا روز وقتي در مورد كودكي ات ازمن سوال كردي چيزي از قلم نيفتاده باشد.

1- دلم درد مي كنه آب جوش نبات بده دلم خوب شه.

2-حالم خوب نيست.

3- مامان شادي رو ديس دارم. مامان شادي بيا.(وقتي بابايي به شوخي مرا اذيت مي كند تو مي گويي:« مامان شادي رو اذت نكن» و سپس مي آيي كنارم و مي گويي مامان بكشش، بابا مسعود رو دوست ندارم؛ ندارم را خيلي آهسته مي گويي تا بابا نفهمد) 

3- چايي آوردم بخور خوب

4- شربت زعفرون زود بيار. مال خودمه، خودم ميخوام بخويَم

5- بچه خوابه؛پيش پيش پيش، خوابيده هيس!

6- تاب تاب داغه، سرسر داغه، چخ پلَك داغه، بذار خنك شه ميريم خوب؟ خوب ( جملاتي را كه من بهت گفتم تكرار مي كني)

7- علي ببين من ندارم، بچه گناه داره، بهش بده، علي چقد اذت مي كني.( وقتي علي ماشينكش را به تو نمي دهد) 

8- خونمون اونه ،زنگ بيزنم.

9- آب بيخوام.( آب مي خوام)، گشمَمه غذا بده، ممنون ،دس دد نكنه( دست درد نكنه)خوابم مياد لالا دارم. بابايي خواب بيشه( شب بخير)

نشيندم( نشستم)، شوشويه( نوشابه)،مُدَدا( مصطفي)، خاله مداد( خاله ندا)،بَب(پفك)، شَشَك( لواشك)،باستيل(پاستيل)،بستن، بسني( بستني)، چوب چوب( چوب شور)، آماس( آدامس)،كيك، شم، باد( بادكنك)،چخ پلك( چرخ و فلك)، نَنينَما( رنگين كمان)،خُشيد( خورشيد)، اب( ابر)

ازت مي پرسم تو آسمون چي مي بيني؟ مي گويي:« ماه مي بينم، خُشيد مي بينم، اَب مي بينم،ستاده مي بينم،نَنينَما مي بينم»

مادر به فدات كه هروز با كلمات خوشگل خوشگل مرا به وجد مي آوري...

   شکوفه های صورتی فدای مهربونیات      یه دل که بیشتر ندارم اونم فدای خوبیات 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)