ترنم جانترنم جان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

❤براي قشنگترين زمزمه هستي؛ترنم❤

چي بگم از خوبيات هر چي بگم كم گفتم...

1390/12/14 9:03
نویسنده : مامان شادي
2,149 بازدید
اشتراک گذاری

چي بگم از خوبيات كه همه را شيفته ي خود كرده اي...

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

1- آن قدر نسبت به سنت بچه ي فهميده هستي كه وقتي مسافرت يا ميهماني مي رويم ذره اي اذيت نمي شوم؛ مودبي، حرف مرا گوش مي دهي.

2- خيلي مهرباني؛ دستها و كمر مرا ماساژ مي دهي، موهايم را شانه مي كني، وقتي حواست نيست و قسمتي از بدنت  محكم به صورتم برخورد مي كند خيلي ناراحت مي شوي و سريع با نگراني مي گويي:«ماماني دا... دا...» تا من بخندم و دردي نداشته باشم، وقتي چيزي در گلويم مي پرد و سرفه ام مي گيرد اداي مرا در مي آوري و سرفه مي كني و سريع بلند مي شوي و با دستهاي كوچكت محكم به پشتم مي زني.

3- دست و دلباز هستي؛ خوراكي هايت را به همه تعارف مي كني و مي گويي:« به به به به »

 

4-بچه شادي هستي؛  عاشق خواندني، به همه مي گويي:« دس دس» baby42.gifو خودت شروع به خواندن شعر تولد مي كني. همچنين وقتي بابا جون برايت مي خواند تو ناناي مي كني و در كل به آدم انرژي مثبت مي دهي.

   شکلکهای جالب و متنوع آروین

 

 

 

5- عاشق ورزش كردن هستي و هر روز بايد ورزش كني.

 

 

6- موسيقي را خيلي دوست داري و آهنگ تمام شعرها را اجرا مي كني.

7- عاشق خواندن و نوشتني.

 

٨- به عكس انداختن و ژست گرفتن علاقمندي.

 

 

9- بچه ها را خيلي دوست داري، به آنها مي گويي:« ني ني» ، با آنها بازي مي كني و دست بزن نداري. تنها خاطره تلخي كه از بچه ها به يادت مانده و هرروز تكرار مي كني خاطره بازي با نيايش است كه نا خواسته گلوي تو را فشار داد و زد زير گريه و تو از آن روز تا به حال هر روز لپت را مي گيري و مي گويي: « مامان ني ني اَ»و سپس جيغ مي كشي و اين يعني ني ني تو را زده است و سرت جيغ كشيده است.

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

10- تمام لباسهاي من، بابا، مامان جون ، بابا جون، خاله و دايي را مي شناسي. در آويزان كردن لباسهاي شسته به من كمك مي كني همچنين در جمع كردن آنها.

Animated Clothes - Mens  Free Animations

11- بچه فوق العاده تميزي هستي، اگر چيزي روي فرش پيدا كني نمي خوري و سريع نشان من مي دهي و ميگي: « مامان چي؟»، دندانهايت را چندين بار مسواك مي زني .دستهايت اگر ذره اي كثيف باشد بايد بشويي. عاشق آب بازي و حمام هستي . به تو مي گويم: «شلپ، شلوپ» و تو هم مي گويي:« آ ب بازي»

Animated Babies

12- در كارهاي منزل كمك مي كني؛ جارو مي كني 57d4ab010068648cf935bbc59a34a342.gif، در و ديوار را با دستمال تميز مي كني،در جمع كردن سفره كمك مي كني . براي بابا جون جا نماز پهن مي كني، قرصهايش  را با آب و ليوان مي آوري.

 شکلکهای جالب آروین

13- با شنيدن صداي الله اكبر اذان انگشت اشاره ات را روي لب و پيشاني ات مي زني و تو هم مي گويي:« اَپر»، وضو مي گيري، نماز مي خواني، عاشق دعاي فرج هستي، وقتي مامان جون قران مي خواند قران را مي بوسي.

 

14- مشتاقانه منتظر روزي بودم كه ازت بپرسم دخترم كيه؟  آن روز دو ماه است كه فرا رسيده است و تو هم عاشقانه جواب مي دهي:« مَ مَ»، عزيز دل مامان كيه؟ «مَ مَ»، نفس مامان كيه؟ «مَ مَ»، عشق مامان شادي كيه؟«مَ مَ»

    شکلکهای جالب آروین

 حالا رسيديم به شيطنت هايت... 

 www.smilehaa.org

وقتي مي خواهي چيزي را خراب و پرت كني مي گويي:« خودا، خودا، خودا» و با گفتن اين جمله مي فهميم كه مي خواهي كار خرابي كني و سپس به من هم مي گويي:« بو...بو...» يعني برو...

1- از ميز تلفن بالا مي روي و تلفن شکلَــَک هآی رّمیـــ ـنآ را پرت مي كني و خودت به جاي آن مي نشيني. وقتي هم باباجون بهت ميگه:« ترنم بيا پايين» خودت را به مظلومي مي زني و ميگي:« بابايي چيه؟»

محصل

2- گوشي موبايل 0008.gifهركس زنگ بخورد حتماً تو بايد برايش ببري و خودت هم مي گويي: « اَيو» و بعد از اتمام صحبت مي گويي: «ني ني» يعني برام فيلمهاي خودم يا تصاوير موزيكي بگذاريد و آن موقع است كه آدم را كلافه مي كني و هي مي گويي:« اين نه... آن نه...» چه كار مي شود كرد دخترم قدرت انتخاب دارد. 

 

 3- از ميز تلفن يا مبل بالا مي روي و كليدهاي برق را روشن و خاموش مي كني. جديداً هم بدون بالا رفتن از چيزي روي پنجه هاي پايت مي ايستي و به كارهايت مي رسي قد بلند مامان.

  baby girl sitting animated gif

4- خيلي خواب سبك هستي و شبها دير مي خوابي (ساعت 5/12 الي 1) و كلي بايد لالايي بخوانم و ماساژت دهم تا بخوابي.

 شکلکهای جالب آروین 

 فر شته ي مهربونم!

خوبيات آن قدر زياد است كه شيطنتهاي اقتضاي سنت را گم مي كند. صميمانه دوستت دارم و به داشتن فرزند گلي چون تو افتخار مي كنم.

شکلکهای جالب آروین

 

پسندها (1)

نظرات (5)

ندا
9 اسفند 90 14:38
وبلاگت مبارک باشه ترنم خانوم کوچولو. انشاءالله یک روز برسه که خودت بیای اینجا و از کارهات بنویسی.


مامان خورشيد
10 اسفند 90 8:07
آفرين به اين دختر گل. عزيزم براي پيغام دادن فكر مي كنم بايد كدش را داشته باشي و در قسمت اسكريپت كه در بخش تنظيمات وبلاگ هست بگذاري و من اين كد را ندارم ببخشيد لطفا از كساني كه اين پيغام را در وبشون مي دهند كمك بگير و در مورد ادامه مطلب در قسمت ارسال مطلب جديد پايين كادر نوشتن "ادامه مطلب" دارد كه رويش كليك كن و باقي مطالبت را آنجا بنويس. اميدوارم مفيد بوده باشد.
عاطفه
20 اسفند 90 9:41
کودکی که آماده تولد بود، نزد خداوند رفت و از او پرسید: ((می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟)) خداوند پاسخ داد: ((از ميان تعداد بسياري از فررشتگان، من يكي را براي تو در نظر گرفته ام . او از تو نگهداري خواهد كرد)).اما كودك هنوز مطمئن نبود كه مي خواهد برود يا نه: ((اما اينجا در بهشت، من هيچ كار جز خنديدن و آواز خواندن ندارم و اينها براي شادي من كافي هستند)). خداوند لبخند زد ((فرشته تو برايت آواز مي خواند، و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود)). كودك ادامه داد(من چطور مي توانم بفهمم مردم چه مي گويند وقتي زبان آنها را نمي دانم؟)) خداوند او را نوازش كرد و گفت: (( فرشته تو، زيباترين و شيرين ترين واژه هايي را كه ممكن است بشنوي در گوش تو زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد داد كه چگونه صحبت كني)). كودك با ناراحتي گفت( وقتي مي خواهم با شما صحبت كنم، چه كنم؟)) اما خداوند براي اين سوال هم پاسخي داشت(فرشته ات، دست هايت را در كنار هم قرار خواهد داد و به تو ياد خواهد داد كه جگونه دعا كني)). كودك سرش را برگرداند و پرسيد(شنيده ام كه در زمين انسان هاي بدي هم زندگي مي كنند. چه كساني از من محافظت خواهد كرد؟)) خدا(فرشته ات از تو محافظت خواهد كرد. حتي به قيمت جانش تمام شود)). كودك با نگراني ادامه داد: (( اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي توانم شما را ببينم، ناراحت خواهم بود)). خداوند لبخند زد و گفت(فرشته ات هميشه درباره من با تو صحبت خواهد كرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت، گرچه من هميشه در كنار تو خواهم بود)). در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهايي از زمين شنيده مي شد. كودك مي دانست كه بايد به زودي سفرش را آغاز كند. او به آرامي يك بار ديگر از خداوند پرسيد:خدايا! اگر من بايد همين حالا بروم لطفا نام فرشته ام را به من بگوييد. خداوند شانه او را نوازش كرد و پاسخ داد:نام فرشته ات اهميتي ندارد. مي تواني به راحتي او را مادر صدا كني... ترنم جان قدر مامان مهربونتو بدون
مامان آیلین
24 اسفند 90 13:55
سلام ترنم کوچولو خوبی چه دختر خوشگلی دارین خدا حفظش کنه برای دخملیتون اسپند دود کنید من که با اجازتون لینکتون کردم شما هم به ما سر بزنید
اموزگار
30 خرداد 91 0:03
سلام ترنم قشنگم واقعا که مامانت باید اسفند دود کنه چشمام کف پات قربونت خودت ومامانت