چي بگم از خوبيات هر چي بگم كم گفتم...
چي بگم از خوبيات كه همه را شيفته ي خود كرده اي...
1- آن قدر نسبت به سنت بچه ي فهميده هستي كه وقتي مسافرت يا ميهماني مي رويم ذره اي اذيت نمي شوم؛ مودبي، حرف مرا گوش مي دهي.
2- خيلي مهرباني؛ دستها و كمر مرا ماساژ مي دهي، موهايم را شانه مي كني، وقتي حواست نيست و قسمتي از بدنت محكم به صورتم برخورد مي كند خيلي ناراحت مي شوي و سريع با نگراني مي گويي:«ماماني دا... دا...» تا من بخندم و دردي نداشته باشم، وقتي چيزي در گلويم مي پرد و سرفه ام مي گيرد اداي مرا در مي آوري و سرفه مي كني و سريع بلند مي شوي و با دستهاي كوچكت محكم به پشتم مي زني.
3- دست و دلباز هستي؛ خوراكي هايت را به همه تعارف مي كني و مي گويي:« به به به به »
4-بچه شادي هستي؛ عاشق خواندني، به همه مي گويي:« دس دس» و خودت شروع به خواندن شعر تولد مي كني. همچنين وقتي بابا جون برايت مي خواند تو ناناي مي كني و در كل به آدم انرژي مثبت مي دهي.
5- عاشق ورزش كردن هستي و هر روز بايد ورزش كني.
6- موسيقي را خيلي دوست داري و آهنگ تمام شعرها را اجرا مي كني.
7- عاشق خواندن و نوشتني.
٨- به عكس انداختن و ژست گرفتن علاقمندي.
9- بچه ها را خيلي دوست داري، به آنها مي گويي:« ني ني» ، با آنها بازي مي كني و دست بزن نداري. تنها خاطره تلخي كه از بچه ها به يادت مانده و هرروز تكرار مي كني خاطره بازي با نيايش است كه نا خواسته گلوي تو را فشار داد و زد زير گريه و تو از آن روز تا به حال هر روز لپت را مي گيري و مي گويي: « مامان ني ني اَ»و سپس جيغ مي كشي و اين يعني ني ني تو را زده است و سرت جيغ كشيده است.
10- تمام لباسهاي من، بابا، مامان جون ، بابا جون، خاله و دايي را مي شناسي. در آويزان كردن لباسهاي شسته به من كمك مي كني همچنين در جمع كردن آنها.
11- بچه فوق العاده تميزي هستي، اگر چيزي روي فرش پيدا كني نمي خوري و سريع نشان من مي دهي و ميگي: « مامان چي؟»، دندانهايت را چندين بار مسواك مي زني .دستهايت اگر ذره اي كثيف باشد بايد بشويي. عاشق آب بازي و حمام هستي . به تو مي گويم: «شلپ، شلوپ» و تو هم مي گويي:« آ ب بازي»
12- در كارهاي منزل كمك مي كني؛ جارو مي كني ، در و ديوار را با دستمال تميز مي كني،در جمع كردن سفره كمك مي كني . براي بابا جون جا نماز پهن مي كني، قرصهايش را با آب و ليوان مي آوري.
13- با شنيدن صداي الله اكبر اذان انگشت اشاره ات را روي لب و پيشاني ات مي زني و تو هم مي گويي:« اَپر»، وضو مي گيري، نماز مي خواني، عاشق دعاي فرج هستي، وقتي مامان جون قران مي خواند قران را مي بوسي.
14- مشتاقانه منتظر روزي بودم كه ازت بپرسم دخترم كيه؟ آن روز دو ماه است كه فرا رسيده است و تو هم عاشقانه جواب مي دهي:« مَ مَ»، عزيز دل مامان كيه؟ «مَ مَ»، نفس مامان كيه؟ «مَ مَ»، عشق مامان شادي كيه؟«مَ مَ»
حالا رسيديم به شيطنت هايت...
وقتي مي خواهي چيزي را خراب و پرت كني مي گويي:« خودا، خودا، خودا» و با گفتن اين جمله مي فهميم كه مي خواهي كار خرابي كني و سپس به من هم مي گويي:« بو...بو...» يعني برو...
1- از ميز تلفن بالا مي روي و تلفن را پرت مي كني و خودت به جاي آن مي نشيني. وقتي هم باباجون بهت ميگه:« ترنم بيا پايين» خودت را به مظلومي مي زني و ميگي:« بابايي چيه؟»
2- گوشي موبايل هركس زنگ بخورد حتماً تو بايد برايش ببري و خودت هم مي گويي: « اَيو» و بعد از اتمام صحبت مي گويي: «ني ني» يعني برام فيلمهاي خودم يا تصاوير موزيكي بگذاريد و آن موقع است كه آدم را كلافه مي كني و هي مي گويي:« اين نه... آن نه...» چه كار مي شود كرد دخترم قدرت انتخاب دارد.
3- از ميز تلفن يا مبل بالا مي روي و كليدهاي برق را روشن و خاموش مي كني. جديداً هم بدون بالا رفتن از چيزي روي پنجه هاي پايت مي ايستي و به كارهايت مي رسي قد بلند مامان.
4- خيلي خواب سبك هستي و شبها دير مي خوابي (ساعت 5/12 الي 1) و كلي بايد لالايي بخوانم و ماساژت دهم تا بخوابي.
فر شته ي مهربونم!
خوبيات آن قدر زياد است كه شيطنتهاي اقتضاي سنت را گم مي كند. صميمانه دوستت دارم و به داشتن فرزند گلي چون تو افتخار مي كنم.