ترنم جانترنم جان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

❤براي قشنگترين زمزمه هستي؛ترنم❤

بابانوئل كي مياد؟!!!

يكشب قصه بابانوئل را برايت تعريف كردم و چند روز بعد ازمن پرسيدي:« ماماني كي براي من دفتر ميخره؟» گفتم:« من» گفتي:«نه، بابا چي؟» گفتم: «بابا مسعود»گفتي:«نه، اون بابايي كه  زير بالشت بچه هاي خوب كادو ميذاره؟» گفتم:«بابانوئل».گفتي:« ديدي بابانوئل برام دفتر گذاشته.» چند شب بعد، زير بالشتت يك قيچي گذاشتم و وقتي از خواب بيدار شدي، گفتم:« چون ديروز دخترخوبي بودي اين را بابانوئل برايت آورده است. » كلي ذوق كردي و گفتي:« دست بابانوئل درد نكنه كه برام كادو گذاشته، دوست دارم بابانوئل برام كتاب هم بذاره» رفتم كتابفروشي و ك...
14 دی 1392

عروسك نازمن با نيمي از عروسكهايش

  عروسک ناز کودکی ام بهانه نگیر حالا همبازی مهربانت هر روز تو را به بازی خواهد گرفت تولد، خاله بازي، معلم بازي... تو را باور کرده است ساده و صميمي و در رودخانه آبي كودكت غوطه ور شده است تو عروسك هميشگي مني عروسكي كه هديه بزرگ خداست عروسك نازم بگذار در دنياي كوچكت من هم عروسكي شوم و با تو دوباره كودكي ام را تجربه كنم ...
4 دی 1392

حرفهای شیرین تر از عسل (6)

ترنم دسته گل نامزدی ما را برداشته و در حال رقص   ترنم: «مامانی مثل تو که لباس عروس تنت بود با بابایی که روبان گردنش بود» مامان در حال ترکیدن از خنده:«الهی قربونت برم روبان نه کروات»   مامان:« اگه تو عروس بشي و بري من تنها مي شم» ترنم:« نه ماماني، تورو هم مي برم خونم، فقط داماد اونجاست خجالت نكشي، آخه بابايي داماده» >www.kalfaz.blogfa.com >www.kalfaz.blogfa.com >www.kalfaz.blogfa.com ...
4 دی 1392