ترنم جانترنم جان، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

❤براي قشنگترين زمزمه هستي؛ترنم❤

جوجه طلاي مامان و مرغ و خروسش

1392/4/5 10:37
نویسنده : مامان شادي
241 بازدید
اشتراک گذاری

 جوجه طلاي مامان!      

داستان از آنجا شروع شد كه بابا از مشهد يك مرغ و جوجه برايت سوغاتي خريد. مرغي كه قد قد مي كرد و تخم مي گذاشت كه شما در سن 1 سالگي از آن مي ترسيدي و ما باطري آن را در مي آورديم تا بازي كني. داستان خريد خروست هم مربوط به زماني است كه  ا سال و  4 ماهت بود و از صداي خروس مي ترسيدي و با شنيدن صدايش، دستهايت را روي چشمانت مي گذاشتي و از آنجايي كه خواستم ترست بريزد گشتم و برايت خروس آوازه خوان پيدا كردم. چند روز اول خوشت آمد ولي دوباره از آن ترسيدي و من هم آنها را در طبقه بالاي كمدت گذاشتم... خوشحالم كه امروز خودت آنها را خواستي و با ديدن آنها كلي ذوق كردي و حتي به من گفتي:« مامان نترس، اسباب بازيه، نوكت نمي زنه» و اين يعني دختر كوچولوي من كه تا پارسال مرغش را قدقد و خروسش را قوقولي خطاب مي كرد ديگر بزرگ شده، تمام حيوانات، پرندگان و حشرات را مي شناسد، صداي آنها را تقليد  مي كند و حتي مي داند كه آنها چه مي خورند. با هوشكم! وقتي ازت مي پرسم خروس روي كاه تخم مي ذاره يا آهن؟ فوري مي گويي:« خروس كه تخم نمي ذاره، قدقد تخم مي ذاره»

 

قربونت برم كه مرغ و خروس و جوجه ات را در آغوش گرفتي،ديگه داره به اونها حسوديم مي شه!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان علی مرتضی
8 خرداد 92 20:40
سلام عزیزم ممنون که به ما سر زدین این آدرس سایت بگراندwww.dazzlejunction.com توی تنظیمات وبلاگ وقسمت اسکریپهای اختصاصی کد رو بزارین جاش فرقی نمیکنه بالا باشه یا پایین.
مامان علی مرتضی
17 خرداد 92 1:44
سلام مامان ترنم عزیز خوبین؟خوشحالم که تونستین کد رو بزرارین .خدا ترنم عزیز رو براتون نگه داره.عکساش هم خیلی قشنگن مااااااااشالله


ممنون